محمد یاسین خالهمحمد یاسین خاله، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
نازنین خالهنازنین خاله، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه سن داره

کبوترای بهشتی من

عاشقانه دوستت دارم

سلام محمدیاسینم ، سلام عشقم دیروز یکشنبه 25/3/93 تو عزیز دلم 23 روزت بود و برا اولین بار یه دل درد شدید گرفتی شیر نمیخوردی و گریه میکردی خیلی، مامان فاطمه هم با تو گریه میکرد و من برا حفظ روحیه اش سعی کردم خودمو نبازم ولی قلبا خیلی حالم گرفته بود و غصه اتو میخوردم، آب جوش بهت دادیم دلتو  با روغن زیتون چرب و با حوله گرم کردیم ولی فایده نداشت و آخر کمی  آب جوش ترنجبین بهت دادیم  شکر خدا خوب شدی و خوابت برد ، ولی خیلی من و مامان و مامان بزرگ غصه خوردیم خدا کنه دیگه دل درد نگیری عزیزم، درد و ناراحتیات تو سر خاله زهرات انشاالله ، امروز صبح هم یه سری ناله میکردی و تو زور بودی واسه دفع پی پیت که اونم به خیر گذشت الان که ...
26 خرداد 1393

برای شادی دلم محمد یاسین

خاله فقط خدا میدونه این روزا چه حس و حالی دارم، الهی فدای تو بشم که با اومدنت غم و غصه هامو از بین بردی و به خونمون نور و روشنایی بخشیدی ،خدایا  هزار بار شکرت، به خاطر نعمت زیبای توممنون     ای همه وجود من          بسته به تار و پود تو ای همه امید من           بسته به هست و بود تو خاله فدای خنده هات     خاله فدای اون چشات عزیز مهربون من             فدای اون قند لبات می میرم من برای تو       اگه بخوای به جون ...
19 خرداد 1393

و.....

سلام عشق خاله . نفس من تا اونجا گفتم که بند ناف جوجو افتاد و باید گلمونو می بردیم حموم، سه شنبه من و مامان بزرگ جوجو رو بردیم حموم دهمش ، خیلی مزه داد اما ترس هم داشت  نه اینکه نخودچی خاله شروع کرد به حرکات موزون و می ترسیدم خدا نکرده از دستم بیفته ، آخه عزیز دل خاله خیلی وول می خورد و گریه میکرد، پیش بینی نشده بود فکر نمی کردم اینجور باشه، هرچی بود به خیر و خوشی گذشت شکر خدا و  کنجدو صحیح و سالم و کادو پیچ شده با حوله اش دادیم دست مامان نگرانش که با اسفند دود پشت در منتظرش بود ، تجربه شیرین و قشنگی بود و مطمنم هیچ وقت یادم نمیره ، حال کردی قدرت ریسک خاله اتو ؟؟!!!!! آدم سراغ دارم بچه اش ن...
14 خرداد 1393

حکایت اندر افتادن بند ناف

سلااااااااام عسل خاله دیروز که از سرکار رفتم خونه ،مامان درو باز کرد و با خنده گفت که بند نافت افتاده خیلی خوشحال شدم آخه قراره فردا سه شنبه من ببرمت حموم گلم ، ذوق دارم در حد تیم ملی ، آبجی ما رو باش با لیسانس فیزیک زیر بغل ،چه خرافاتی فکر میکنه برداشته بند ناف خشکو گذاشته تو قوطی کبریت میگه میخوام نگه دارم برکت داره الگوشم بی بی قصه های مجید می باشد خخخخخخخخخخخخخخخخخ   نمیدونم شایدم درست باشه خو اگه بند نافو با یه بنز عوض میکردن من برکتشو قبول داشتم       بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس ...
12 خرداد 1393